خدانگهدار
سلام دختر نازم الان که دارم برات مینویسم بعد از ظهر پنجشنبه 12 آذره و شما خوابی اومدم بگم فردا صبح عازم کرمانیم...این سه هفته هم تمام شد و باید برگردیم خونمون بابایی هم یکشنبه از زاهدان برگشت از دیشب(یعنی روز اربعین) روضه خونه مادرجون شروع شده متاسفانه نمیتونیم تا آخر باشیم ...فقط دیشب و امشب توفیق حضور در روضه رو داریم امروز هم بردمت آرایشگاه موهات اصلاح شد نمیدونی چقدر فرق کردی و خوشکل شدی... برعکس دفعه پیش که کلی گریه کردی این دفعه ماشا الله ماشا الله بغل مامان ساکت و آروم واستادی تا بتونیم سرت رو اصلاح کنیم بعدشم بردمت حمام و آماده رفتن به کرمان شدیم پیشرفتات: زبونت...